معنی فارسی chromometer
B1کرومومتر ابزاری برای اندازهگیری و تجزیه و تحلیل رنگها است.
An instrument used to measure and analyze colors.
- NOUN
example
معنی(example):
کرومومتر برای اندازهگیری رنگها استفاده میشود.
مثال:
A chromometer is used to measure colors.
معنی(example):
هنرمند از کرومومتر برای انتخاب سایه مناسب استفاده کرد.
مثال:
The artist used a chromometer to select the perfect shade.
معنی فارسی کلمه chromometer
:
کرومومتر ابزاری برای اندازهگیری و تجزیه و تحلیل رنگها است.