معنی فارسی chromonemic
B2به مواد و ساختارهایی که به کرومونماتا مربوط می‌شوند اشاره دارد.
Referring to the substances and structures associated with chromonemata, important for genetic functions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ماده کرومونمیک برای حفظ ثبات ژنتیکی ضروری است.
مثال:
The chromonemic substance is essential for maintaining genetic stability.
معنی(example):
اشکال کرومونمیک تحت شرایط مختلف سلولی قابل تغییر هستند.
مثال:
Chromonemic forms can change under different cellular conditions.
معنی فارسی کلمه chromonemic
:
به مواد و ساختارهایی که به کرومونماتا مربوط می‌شوند اشاره دارد.
