معنی فارسی chromophile

B1

کروموفیل به هر ماده یا موجودی اطلاق می‌شود که به رنگ‌ها تمایل دارد.

A term used to describe substances that have a preference for color.

example
معنی(example):

کروموفیل در زمینه‌های علمی برای توصیف مواد دوستدار رنگ استفاده می‌شود.

مثال:

A chromophile is often used in scientific contexts to describe color-loving substances.

معنی(example):

برخی باکتری‌ها کروموفیل هستند و در محیط‌های رنگی رشد می‌کنند.

مثال:

Some bacteria are chromophiles, thriving in colorful environments.

معنی فارسی کلمه chromophile

: معنی chromophile به فارسی

کروموفیل به هر ماده یا موجودی اطلاق می‌شود که به رنگ‌ها تمایل دارد.