معنی فارسی chromophilous
B2کروموفیل، توصیفی برای موجودات زندهای است که تمایل دارند در نور قوی نمو کنند و رنگهای روشنی را نشان دهند.
Having a preference for bright light, often associated with colorful organisms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
برخی از گیاهان کروموفیلو هستند و در نور شدید رونق میگیرند.
مثال:
Some plants are chromophilous, thriving in bright light.
معنی(example):
گونههای کروموفیل معمولاً رنگهای زندهای دارند.
مثال:
Chromophilous species often have vibrant colors.
معنی فارسی کلمه chromophilous
:
کروموفیل، توصیفی برای موجودات زندهای است که تمایل دارند در نور قوی نمو کنند و رنگهای روشنی را نشان دهند.