معنی فارسی chromyl

B1

کرومیِل ترکیبی است که در صنعت و علوم شیمیایی برای تولید مواد دیگر استفاده می‌شود.

A compound of chromium used in various chemical and industrial processes.

example
معنی(example):

کرومیِل ترکیب مهمی در فرآیندهای صنعتی است.

مثال:

Chromyl is an important compound in industrial processes.

معنی(example):

مطالعه ترکیبات کرومیِل به درک کاربردهای آن‌ها کمک می‌کند.

مثال:

The study of chromyl compounds helps in understanding their applications.

معنی فارسی کلمه chromyl

: معنی chromyl به فارسی

کرومیِل ترکیبی است که در صنعت و علوم شیمیایی برای تولید مواد دیگر استفاده می‌شود.