معنی فارسی chronograph
B2 /ˈkɹɒnəɡɹɑːf/کرونوگراف به ساعتی اطلاق می‌شود که قادر به اندازه‌گیری زمان‌های مختلف و در دقیق‌ترین حالت است.
A timepiece equipped with a mechanism that can measure time intervals with great precision.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A chronogram.
معنی(noun):
A device which marks or records time or time intervals
معنی(noun):
A combination of watch and stopwatch
verb
معنی(verb):
To make an accurate measurement of the speed of a projectile.
example
معنی(example):
کرونوگراف نوعی ساعت است که می‌تواند فاصله‌های زمانی را اندازه‌گیری کند.
مثال:
A chronograph is a type of watch that can measure time intervals.
معنی(example):
او از کرونوگراف برای اندازه‌گیری دورهای دویدنش در تمرین استفاده کرد.
مثال:
He used the chronograph to time his running laps during practice.
معنی فارسی کلمه chronograph
:
کرونوگراف به ساعتی اطلاق می‌شود که قادر به اندازه‌گیری زمان‌های مختلف و در دقیق‌ترین حالت است.
