معنی فارسی chronometer
B2 /kɹəˈnɒm.ə.tə(ɹ)/کرونومتر، وسیلهای است که برای اندازهگیری زمان با دقت بسیار بالا طراحی شده و به ویژه در ناوبری دریایی استفاده میشود.
A highly accurate instrument for measuring time, especially for navigation.
- noun
noun
معنی(noun):
A device for measuring time, such as a watch or clock.
example
معنی(example):
کرونومتر یک دستگاه دقیقهنگاری دقیق است که در دریا استفاده میشود.
مثال:
A chronometer is a precise timekeeping device used at sea.
معنی(example):
کاپیتان به کرونومتر برای ناوبری دقیق اعتماد میکرد.
مثال:
The captain relied on the chronometer to navigate accurately.
معنی فارسی کلمه chronometer
:
کرونومتر، وسیلهای است که برای اندازهگیری زمان با دقت بسیار بالا طراحی شده و به ویژه در ناوبری دریایی استفاده میشود.