معنی فارسی chry

B1

چری، نوعی گل کوچک و زیبا که به خاطر ظرافت و رنگ‌های شادابش شناخته می‌شود.

A small, delicate flower appreciated for its vibrant colors.

example
معنی(example):

چری یک گل کوچک و ظریف است.

مثال:

The chry is a small, delicate flower.

معنی(example):

مردم اغلب به خاطر رنگ‌های زنده‌اش به چری تحسین می‌کنند.

مثال:

People often admire the chry for its vibrant colors.

معنی فارسی کلمه chry

: معنی chry به فارسی

چری، نوعی گل کوچک و زیبا که به خاطر ظرافت و رنگ‌های شادابش شناخته می‌شود.