معنی فارسی chrysocracy

B1

کریزوکراسی، نوعی نظام حکومتی است که بر اساس قدرت و ثروت افراد با خصوصیات خاص یعنی ویژگی‌های طلا است.

A form of governance where those possessing wealth or attributes associated with gold have authority.

example
معنی(example):

در یک کریزوکراسی، کسانی که ویژگی‌های طلایی دارند، قدرت را در دست دارند.

مثال:

In a chrysocracy, those with golden attributes hold power.

معنی(example):

کریزوکراسی نظامی نادر از حکومت است که مبتنی بر ثروت و نفوذ است.

مثال:

Chrysocracy is a rare system of governance based on wealth and influence.

معنی فارسی کلمه chrysocracy

: معنی chrysocracy به فارسی

کریزوکراسی، نوعی نظام حکومتی است که بر اساس قدرت و ثروت افراد با خصوصیات خاص یعنی ویژگی‌های طلا است.