معنی فارسی chumble

B1 /ˈt͡ʃʌmb(ə)l/

چمبل، به معنای سرزنش یا غرغر کردن در خفه‌کردن نشانه‌های ناامیدی یا نارضایتی است.

To mutter or speak in a low voice, often in a disgruntled manner.

verb
معنی(verb):

To peck at or nibble.

example
معنی(example):

او شروع به چمبل کردن کرد در حالی که از میان جمعیت می‌گذشت.

مثال:

She began to chumble as she walked through the crowd.

معنی(example):

او تمایل دارد وقتی که مضطرب یا نامطمئن است، چمبل کند.

مثال:

He tends to chumble when he's nervous or unsure.

معنی فارسی کلمه chumble

: معنی chumble به فارسی

چمبل، به معنای سرزنش یا غرغر کردن در خفه‌کردن نشانه‌های ناامیدی یا نارضایتی است.