معنی فارسی churliest
B1بهترین و یا بدترین حد از بدخلقی، که در برخی افراد ممکن است شدیدتر باشد.
The most rude or bad-tempered.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او به عنوان بدخلقترین فرد در شهر شناخته میشد.
مثال:
He was known as the churliest person in town.
معنی(example):
نظرهای بدخلق او دوستانش را از او دور کرد.
مثال:
Her churliest comments alienated her friends.
معنی فارسی کلمه churliest
:
بهترین و یا بدترین حد از بدخلقی، که در برخی افراد ممکن است شدیدتر باشد.