معنی فارسی ciderish
B1مربوط به طعم یا ویژگیهای سیبی، به ویژه در نوشیدنیها.
Having qualities or flavors reminiscent of cider, usually sweet and fruity.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او سلیقهای تقریباً سیدرشتی در نوشیدنیها داشت.
مثال:
He had a somewhat ciderish taste in beverages.
معنی(example):
طعم سیدرشتی نوشیدنی در روز گرم بسیار تازگی بخش بود.
مثال:
The ciderish flavor of the drink was refreshing on a hot day.
معنی فارسی کلمه ciderish
:
مربوط به طعم یا ویژگیهای سیبی، به ویژه در نوشیدنیها.