معنی فارسی ciliograde
B1سیلیوگراد، صفتی برای توصیف جانورانی که با مژکها حرکت میکنند.
Relating to organisms that move by means of cilia.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گونههای سیلیوگراد روشهای منحصر به فردی برای حرکت دارند.
مثال:
Ciliograde species have unique methods of locomotion.
معنی(example):
سیلیوگراد بخش مهمی از جهان میکروسکوپی است.
مثال:
The ciliograde is an important part of the microscopic world.
معنی فارسی کلمه ciliograde
:
سیلیوگراد، صفتی برای توصیف جانورانی که با مژکها حرکت میکنند.