معنی فارسی cima
A2قله، بالاترین نقطه یک کوه یا ساختار، جایی که همواره زیبا و گاهی دشوار برای دستیابی است.
The highest point of a mountain or structure, often beautiful and sometimes challenging to reach.
- NOUN
example
معنی(example):
قله کوه پوشیده از برف است.
مثال:
The cima of the mountain is covered in snow.
معنی(example):
کوهنوردان اغلب به دنبال قله هستند تا به قله برسند.
مثال:
Climbers often aim for the cima to reach the summit.
معنی فارسی کلمه cima
:
قله، بالاترین نقطه یک کوه یا ساختار، جایی که همواره زیبا و گاهی دشوار برای دستیابی است.