معنی فارسی cimbal
B1سیامبال، سازی موسیقی که شبیه به سینبالها است و معمولاً در موسیقی سنتی به کار میرود.
A percussive musical instrument used to produce rhythmic sounds.
- NOUN
example
معنی(example):
سیامبال یک ساز موسیقی شبیه به سینبالها است.
مثال:
The cimbal is a musical instrument similar to the cymbals.
معنی(example):
در موسیقی محلی، سیامبال معمولاً برای ایجاد ریتم استفاده میشود.
مثال:
In folk music, the cimbal is often used to create rhythm.
معنی فارسی کلمه cimbal
:
سیامبال، سازی موسیقی که شبیه به سینبالها است و معمولاً در موسیقی سنتی به کار میرود.