معنی فارسی cinematograph
B2سینماتوگراف، یک ابزار قدیمی برای ضبط و نمایش تصاویر متحرک که نقش مؤثری در توسعه صنعت فیلم داشت.
An early device used for creating and showing motion pictures, significant in the history of filmmaking.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A camera that could develop its own film and served as its own projector.
verb
معنی(verb):
To employ the techniques of cinematography.
example
معنی(example):
سینماتوگراف یک دستگاه اولیه برای ضبط و نمایش فیلم‌های متحرک بود.
مثال:
The cinematograph was an early device for recording and displaying motion pictures.
معنی(example):
بسیاری سینماتوگراف را یک گام مهم در تاریخ فیلم می‌دانند.
مثال:
Many consider the cinematograph as a significant step in film history.
معنی فارسی کلمه cinematograph
:
سینماتوگراف، یک ابزار قدیمی برای ضبط و نمایش تصاویر متحرک که نقش مؤثری در توسعه صنعت فیلم داشت.
