معنی فارسی cingle

B2

چینگل، کمربند یا نوار برای نگه‌داشتن زین بر روی اسب.

A strap or belt used to secure a saddle on a horse.

example
معنی(example):

چینگل نوعی کمربند است که در سوارکاری استفاده می‌شود.

مثال:

A cingle is a type of belt used in horse riding.

معنی(example):

چینگل زین را بر روی اسب محکم نگه داشت.

مثال:

The cingle kept the saddle secure on the horse.

معنی فارسی کلمه cingle

: معنی cingle به فارسی

چینگل، کمربند یا نوار برای نگه‌داشتن زین بر روی اسب.