معنی فارسی cinnabaric
B2مربوط به سیناباریت، نوعی کانی با رنگ قرمز که بیشتر در رنگ و هنر استفاده میشود.
Relating to or derived from cinnabar, a bright red mineral.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معدن سیناباریک رنگ قرمز روشن دارد.
مثال:
The cinnabaric mineral is bright red in color.
معنی(example):
رنگدانههای سیناباریک در هنر سنتی استفاده میشوند.
مثال:
Cinnabaric pigments are used in traditional art.
معنی فارسی کلمه cinnabaric
:
مربوط به سیناباریت، نوعی کانی با رنگ قرمز که بیشتر در رنگ و هنر استفاده میشود.