معنی فارسی circle times

B1

زمان‌های تعیین‌شده برای سرعت بخشیدن به بحث و مشارکت در یک دورهمی.

Designated times set to facilitate discussion and participation in a group setting.

noun
معنی(noun):

Time spent by a group sitting together to take part in an activity.

example
معنی(example):

زمان‌های دایره‌ای برای جلسات کمک می‌کند تا همه در راستای هدف باقی بمانند.

مثال:

The circle times for meetings help keep everyone on track.

معنی(example):

ما زمان‌های دایره‌ای خاصی تعیین کردیم تا مشارکت برابر صورت گیرد.

مثال:

We set specific circle times to allow for equal participation.

معنی فارسی کلمه circle times

: معنی circle times به فارسی

زمان‌های تعیین‌شده برای سرعت بخشیدن به بحث و مشارکت در یک دورهمی.