معنی فارسی circler

B1

شخصی که از دایره‌کش برای رسم دایره‌ها استفاده می‌کند.

One who uses a tool for drawing circles.

example
معنی(example):

دایره‌کش به ما نشان داد که چگونه دایره‌های کامل بکشیم.

مثال:

The circler showed us how to draw perfect circles.

معنی(example):

او یک دایره‌کش ماهر است و طراحی‌های زیادی می‌سازد.

مثال:

She is a skilled circler, creating many designs.

معنی فارسی کلمه circler

: معنی circler به فارسی

شخصی که از دایره‌کش برای رسم دایره‌ها استفاده می‌کند.