معنی فارسی circuitboard

B1

صفحه‌ای از مواد غیررسانا که دارای ترانزیستورها و سایر اجزاء الکترونیکی است.

A printed circuit board (PCB) used in electronics to connect components.

example
معنی(example):

یک مدار چاپی برای اتصال میکروچیپ‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

A circuitboard is used to connect the microchips.

معنی(example):

مدار چاپی در حین فرآیند آسیب دید.

مثال:

The circuitboard was damaged during the process.

معنی فارسی کلمه circuitboard

: معنی circuitboard به فارسی

صفحه‌ای از مواد غیررسانا که دارای ترانزیستورها و سایر اجزاء الکترونیکی است.