معنی فارسی circulet
B1دایرهای کوچک که معمولاً بخشی از یک شکل بزرگتر یا یک ساختار است.
A small circle or a little circle that is part of a larger structure.
- NOUN
example
معنی(example):
دایرهی کوچک به سختی بدون میکروسکوپ دیده میشود.
مثال:
The tiny circulet was difficult to see without a microscope.
معنی(example):
در کلاس هندسه، درباره اشکال مختلف دایرههای کوچک یاد گرفتیم.
مثال:
In geometry class, we learned about different forms of circulets.
معنی فارسی کلمه circulet
:
دایرهای کوچک که معمولاً بخشی از یک شکل بزرگتر یا یک ساختار است.