معنی فارسی circumjacencies

B1

مجاورت‌ها به واحدهای مختلف مجاور اشاره دارد که می‌توانند بر یکدیگر تأثیر بگذارند.

The plural form of circumjacency, describing multiple adjacent areas or entities.

example
معنی(example):

مجاورت مناطق شهری می‌تواند منجر به تعاملات اجتماعی متنوع شود.

مثال:

The circumjacencies of urban areas can lead to diverse community interactions.

معنی(example):

تحقیق به بررسی مجاورت‌ها و تأثیرات آن‌ها بر حیات‌وحش محلی می‌پردازد.

مثال:

Research discusses the circumjacencies and their effects on local wildlife.

معنی فارسی کلمه circumjacencies

: معنی circumjacencies به فارسی

مجاورت‌ها به واحدهای مختلف مجاور اشاره دارد که می‌توانند بر یکدیگر تأثیر بگذارند.