معنی فارسی circumlocutionary
B2زبان دورگذر، اصطلاحی است که به جای استفاده از واژههای مستقیم، به صورت غیرمستقیم به بیان اطلاعات میپردازد.
Relating to the use of excessive words to explain something indirectly.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او از زبان دورگذر استفاده کرد تا از دادن یک پاسخ مستقیم خودداری کند.
مثال:
He used circumlocutionary language to avoid giving a straight answer.
معنی(example):
عبارات دورگذر میتوانند ارتباط را پیچیدهتر کنند.
مثال:
Circumlocutionary expressions can make communication more complicated.
معنی فارسی کلمه circumlocutionary
:
زبان دورگذر، اصطلاحی است که به جای استفاده از واژههای مستقیم، به صورت غیرمستقیم به بیان اطلاعات میپردازد.