معنی فارسی circumtonsillar
B1دور لوزه، به نواحی اطراف لوزه در بدن اشاره دارد.
Relating to the tissues surrounding the tonsils.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت دور لوزه ممکن است تحت تأثیر عفونتها قرار گیرد.
مثال:
The circumtonsillar tissue can be affected by infections.
معنی(example):
جراحان باید هنگام کار نزدیک ساختارهای دور لوزه احتیاط کنند.
مثال:
Surgeons need to be careful when working near circumtonsillar structures.
معنی فارسی کلمه circumtonsillar
:
دور لوزه، به نواحی اطراف لوزه در بدن اشاره دارد.