معنی فارسی cirrhosed
B1سیر هوز شده به کبدی اطلاق میشود که تحت تأثیر آسیبهای مزمن و بافت زخم شده است.
Referring to a liver that has undergone scarring and damage due to conditions such as alcoholism or hepatitis.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پس از سالها نوشیدنی، او کبد سیر هوز یافتهای توسعه داد.
مثال:
After years of drinking, he developed a cirrhosed liver.
معنی(example):
یک کبد سیر هوز شده بر عملکردهای بدن تأثیر میگذارد.
مثال:
A cirrhosed liver affects bodily functions.
معنی فارسی کلمه cirrhosed
:
سیر هوز شده به کبدی اطلاق میشود که تحت تأثیر آسیبهای مزمن و بافت زخم شده است.