معنی فارسی cirsocele

B1

واریس یا یا تغییر در شکل رگ‌ها در ناحیه خاص.

A condition characterized by the dilation of veins in a specific area.

example
معنی(example):

بیمار به سیرسوسل تشخیص داده شد.

مثال:

The patient was diagnosed with a cirsocele.

معنی(example):

سیرسوسل ممکن است نیاز به درمان پزشکی داشته باشد.

مثال:

A cirsocele may require medical treatment.

معنی فارسی کلمه cirsocele

: معنی cirsocele به فارسی

واریس یا یا تغییر در شکل رگ‌ها در ناحیه خاص.