معنی فارسی cisele
B1کندهکاری، به معنای حکاکی یا شکلدهی به یک سطح با استفاده از ابزارهای خاص است.
To carve or engrave a surface.
- VERB
example
معنی(example):
برش دادن به معنای کندهکاری یا حکاکی روی یک سطح است.
مثال:
To cisele is to carve or engrave a surface.
معنی(example):
سازنده جواهر تصمیم گرفت طراحی را روی حلقه حکاکی کند.
مثال:
The jeweler decided to cisele the design onto the ring.
معنی فارسی کلمه cisele
:
کندهکاری، به معنای حکاکی یا شکلدهی به یک سطح با استفاده از ابزارهای خاص است.