معنی فارسی cisleithan
B1منطقهای که در سمت غربی یک منطقه تقسیم شده قرار دارد، به ویژه در زمینههای تاریخی و فرهنگی.
Referring to the region on the western side of a divided area, especially in historical and cultural contexts.
- OTHER
example
معنی(example):
سرزمینهای سیسلیتین با تأثیرات فرهنگی منحصر به فرد خود شناخته میشدند.
مثال:
Cisleithan territories were characterized by their unique cultural influences.
معنی(example):
تاریخ سرزمینهای سیسلیتین غنی و پیچیده است.
مثال:
The history of the cisleithan lands is rich and complex.
معنی فارسی کلمه cisleithan
:
منطقهای که در سمت غربی یک منطقه تقسیم شده قرار دارد، به ویژه در زمینههای تاریخی و فرهنگی.