معنی فارسی cismontanism

B1

یک رویکرد فرهنگی که به ویژگی‌ها و تأثیرات مکان‌هایی که نزدیک به کوه‌ها قرار دارند، اختصاص دارد.

A cultural approach that pertains to the characteristics and influences of places located near mountains.

example
معنی(example):

سیسمونتانیزم به یک دیدگاه فرهنگی اشاره دارد که در مناطق مجاور کوه‌ها یافت می‌شود.

مثال:

Cismontanism refers to a cultural perspective found in mountain-adjacent areas.

معنی(example):

اصول سیسمونتانیزم می‌تواند بر حکومت محلی تأثیر بگذارد.

مثال:

The principles of cismontanism can influence local governance.

معنی فارسی کلمه cismontanism

: معنی cismontanism به فارسی

یک رویکرد فرهنگی که به ویژگی‌ها و تأثیرات مکان‌هایی که نزدیک به کوه‌ها قرار دارند، اختصاص دارد.