معنی فارسی cistic
B1کیستیک، صفتی که به وجود کیستها یا کیسهها در بدن اشاره دارد.
Cistic refers to conditions or qualities characterized by cysts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیماری فیبروز کیستیک بر ریهها تأثیر میگذارد.
مثال:
The cistic fibrosis condition affects the lungs.
معنی(example):
پزشکان بیماران با علائم کیستیک را با دقت درمان میکنند.
مثال:
Doctors treat patients with cistic symptoms carefully.
معنی فارسی کلمه cistic
:
کیستیک، صفتی که به وجود کیستها یا کیسهها در بدن اشاره دارد.