معنی فارسی cistronic
B2سیسترانیک، مربوط به قطعات ژنتیکی که در آنها اطلاعات لازم برای تولید پروتئین وجود دارد.
Relating to cistrons, a segment of DNA that encodes a single polypeptide.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
عناصر سیسترانیک در بیان ژنتیکی نقش دارند.
مثال:
Cistronic elements play a role in genetic expression.
معنی(example):
دانشمندان توالیهای سیسترانیک را برای تحقیقات ژنتیکی مطالعه میکنند.
مثال:
Scientists study cistronic sequences for genetic research.
معنی فارسی کلمه cistronic
:
سیسترانیک، مربوط به قطعات ژنتیکی که در آنها اطلاعات لازم برای تولید پروتئین وجود دارد.