معنی فارسی citizenry
B2شهریاران به گروه افرادی اطلاق میشود که به یک کشور یا محل خاص تعلق دارند و حقوق و وظایف مشخصی در آنجا دارند.
The citizens of a particular country or community considered collectively, especially in terms of their rights and duties.
- noun
noun
معنی(noun):
The group of all citizens.
example
معنی(example):
شهریاران در فرآیند انتخابات نقش مهمی ایفا کردند.
مثال:
The citizenry played an important role in the election process.
معنی(example):
شهریاران باید درباره حقوق خود اطلاعات کافی داشته باشند تا به طور فعال در دموکراسی شرکت کنند.
مثال:
Citizenry must be educated about their rights to participate actively in democracy.
معنی فارسی کلمه citizenry
:
شهریاران به گروه افرادی اطلاق میشود که به یک کشور یا محل خاص تعلق دارند و حقوق و وظایف مشخصی در آنجا دارند.