معنی فارسی citoyenne
B2زن شهروند به فردی از جنس مؤنث اطلاق میشود که به عنوان عضو جامعه یا کشور حقوق و مسئولیتهایی دارد.
A female citizen, recognized for having rights and responsibilities in a community or state.
- NOUN
example
معنی(example):
زن شهروند درباره حقوق زنان صحبت کرد.
مثال:
The citoyenne spoke about women's rights.
معنی(example):
هر زن شهروندی تشویق میشود در وظایف مدنی مشارکت کند.
مثال:
Every citoyenne is encouraged to participate in civic duties.
معنی فارسی کلمه citoyenne
:
زن شهروند به فردی از جنس مؤنث اطلاق میشود که به عنوان عضو جامعه یا کشور حقوق و مسئولیتهایی دارد.