معنی فارسی clabbery
B1کلابری به معنی بافتی خشن و ناهموار است که ممکن است در مواد مختلف یافت شود.
Clabbery refers to a rough and uneven texture that can be found in various materials.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بافت کلابری این ماده غیرمعمول به نظر میرسید.
مثال:
The clabbery texture of the material felt unusual.
معنی(example):
او سطح را به عنوان کلابری و زبر توصیف کرد.
مثال:
He described the surface as clabbery and rough.
معنی فارسی کلمه clabbery
:
کلابری به معنی بافتی خشن و ناهموار است که ممکن است در مواد مختلف یافت شود.