معنی فارسی clactonian

B2

کلکتونی، مربوط به دوره‌ای از تیراندازی و ابزار در تاریخ باستان.

Pertaining to a type of ancient prehistoric tools and artifacts.

adjective
معنی(adjective):

Of or from Clacton (especially from Clacton-on-Sea)

معنی(adjective):

Belonging or relating to a class of ancient tools fashioned from flakes chipped off flint cores.

example
معنی(example):

هنرهای کلکتونی در حفاری‌های باستان‌شناسی پیدا شده‌اند.

مثال:

Clactonian artifacts have been found in archaeological digs.

معنی(example):

سبک کلکتونی با ابزارهای منحصر به فردش مشخص می‌شود.

مثال:

The clactonian style is characterized by its unique tools.

معنی فارسی کلمه clactonian

: معنی clactonian به فارسی

کلکتونی، مربوط به دوره‌ای از تیراندازی و ابزار در تاریخ باستان.