معنی فارسی clairsentience
B1کلیرسنتینس، حس یا احساس دریافت اطلاعات عاطفی و روانی از دیگران بدون نیاز به ارتباط کلامی.
The ability to sense or feel information about others' emotional and psychological states without verbal communication.
- NOUN
example
معنی(example):
کلیرسنتینس غالباً به عنوان احساسی از دانستن بدون دلیل منطقی توصیف میشود.
مثال:
Clairsentience is often described as a feeling of knowing without logical reasoning.
معنی(example):
افرادی که کلیرسنتینس دارند میتوانند احساسات دیگران را بدون اینکه گفته شود حس کنند.
مثال:
Those with clairsentience can sense the emotions of others without being told.
معنی فارسی کلمه clairsentience
:
کلیرسنتینس، حس یا احساس دریافت اطلاعات عاطفی و روانی از دیگران بدون نیاز به ارتباط کلامی.