معنی فارسی clammer
A2clammer به شخصی گفته میشود که به جمع آوری صدفها میپردازد.
A person who gathers or harvests clams, often as a profession.
- NOUN
example
معنی(example):
Clammer به کسی اطلاق میشود که صدفها را میگیرد یا جمعآوری میکند.
مثال:
A clammer is someone who gets or gathers clams.
معنی(example):
Clammer تمام روز سخت کار میکرد تا سبدش را پر کند.
مثال:
The clammer worked hard all day to fill his basket.
معنی فارسی کلمه clammer
:
clammer به شخصی گفته میشود که به جمع آوری صدفها میپردازد.