معنی فارسی clapmatch

B1

مسابقه‌ای که در آن افراد تلاش می‌کنند تا با دست زدن صداهای بلندی ایجاد کنند.

A competition where participants try to produce the loudest clapping sound.

example
معنی(example):

دو تیم یک مسابقه دست زدن داشتند تا ببینند چه کسی می‌تواند صدای دست زدن بلندتری تولید کند.

مثال:

The two teams had a clapmatch to see who could make the loudest clapping sound.

معنی(example):

در مهمانی، مهمان‌ها یک مسابقه دست زدن برگزار کردند تا یکدیگر را سرگرم کنند.

مثال:

At the party, the guests held a clapmatch to entertain each other.

معنی فارسی کلمه clapmatch

: معنی clapmatch به فارسی

مسابقه‌ای که در آن افراد تلاش می‌کنند تا با دست زدن صداهای بلندی ایجاد کنند.