معنی فارسی clarshech

B1

صدای ناشی از برخورد یا ساییدن چیزها به یکدیگر، به ویژه در یک محیط غیررسمی یا شاد.

A noise characterized by clattering or rattling, often associated with playful or informal settings.

example
معنی(example):

صدای کلارچ در طول جشنواره فضا را پر کرد.

مثال:

The sound of clarshech filled the air during the festival.

معنی(example):

او در حین تلاش برای تعمیر شی خراب، صدای کلارچ تولید کرد.

مثال:

He made a clarshech noise while trying to fix the broken item.

معنی فارسی کلمه clarshech

: معنی clarshech به فارسی

صدای ناشی از برخورد یا ساییدن چیزها به یکدیگر، به ویژه در یک محیط غیررسمی یا شاد.