معنی فارسی clattery
B1کلترری به معنای ایجاد صداهای بلند و آشفته است.
Characterized by or causing loud banging or rattling sounds.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ظروف کلترری در سراسر آشپزخانه طنین انداختند.
مثال:
The clattery dishes echoed throughout the kitchen.
معنی(example):
او با حرکتی کلترری قدم گذاشت که توجهها را جلب کرد.
مثال:
She walked with a clattery gait that drew attention.
معنی فارسی کلمه clattery
:
کلترری به معنای ایجاد صداهای بلند و آشفته است.