معنی فارسی claustrophobic
B2محبوس بودن، ترس از مکان‌های بسته و محدود که باعث احساس ناامنی و اضطراب می‌شود.
Having a fear of confined spaces, resulting in anxiety or panic.
- noun
- adjective
noun
معنی(noun):
Someone with claustrophobia
adjective
معنی(adjective):
Suffering from claustrophobia; being scared of being enclosed in a confined space.
معنی(adjective):
Cramped and confined, so as to induce claustrophobia.
example
معنی(example):
او در آسانسور شلوغ احساس محبوس بودن کرد.
مثال:
She felt claustrophobic in the crowded elevator.
معنی(example):
تمایل‌های محبوس بودن او سبب می‌شود که از فضاهای تنگ پرهیز کند.
مثال:
His claustrophobic tendencies make him avoid tight spaces.
معنی فارسی کلمه claustrophobic
:
محبوس بودن، ترس از مکان‌های بسته و محدود که باعث احساس ناامنی و اضطراب می‌شود.
