معنی فارسی clavation
B1کلاواسیون، عمل جمع شدن یا فشردن با ترقوه که میتواند به حرکات بدنی مربوط باشد.
The act of clenching or contracting, often associated with the clavicle.
- NOUN
example
معنی(example):
کلاواسیون به عمل جمع شدن با ترقوه اشاره دارد.
مثال:
Clavation refers to the act of clenching with the clavicle.
معنی(example):
فیزیوتراپیست مفهوم کلاواسیون را در طول جلسه توضیح داد.
مثال:
The physical therapist explained the concept of clavation during the session.
معنی فارسی کلمه clavation
:
کلاواسیون، عمل جمع شدن یا فشردن با ترقوه که میتواند به حرکات بدنی مربوط باشد.