معنی فارسی claviculus
B1یک استخوان کوچک در ناحیه ترقوه، که در سیستم اسکلتی نقش دارد.
A small bone that forms part of the skeleton, typically relating to the clavicle area.
- NOUN
example
معنی(example):
کلویولوس یک استخوان کوچک است که جزو اسکلت میباشد.
مثال:
The claviculus is a small bone part of the skeleton.
معنی(example):
هر کلویولوس به جناغ متصل میشود.
مثال:
Each claviculus connects to the sternum.
معنی فارسی کلمه claviculus
:
یک استخوان کوچک در ناحیه ترقوه، که در سیستم اسکلتی نقش دارد.