معنی فارسی clavier

B1

کلاویه، به سازهایی اطلاق می‌شود که کلیدهای موسیقی دارند، مانند پیانو و ارگ.

An instrument with keys, notably including the piano, used for producing music.

noun
معنی(noun):

The keyboard of an organ, pianoforte, or harmonium.

example
معنی(example):

او ملودی زیبایی را بر روی کلاویه خود نواخت.

مثال:

She played a beautiful melody on her clavier.

معنی(example):

کلاویه در دوره باروک یک ساز محبوب بود.

مثال:

The clavier was a popular instrument in the Baroque period.

معنی فارسی کلمه clavier

: معنی clavier به فارسی

کلاویه، به سازهایی اطلاق می‌شود که کلیدهای موسیقی دارند، مانند پیانو و ارگ.