معنی فارسی clawed toad
B1نوعی قورباغه که دارای پنجههای میخدار است و به طور معمول در زیستگاههای مرطوب زندگی میکند.
A species of toad characterized by its claw-like appendages, usually found in wet habitats.
- NOUN
example
معنی(example):
قورباغه میخدار در مناطق گلآلود زندگی میکند.
مثال:
The clawed toad lives in muddy areas.
معنی(example):
شما میتوانید یک قورباغه میخدار را نزدیک برکه پیدا کنید.
مثال:
You can find a clawed toad near the pond.
معنی فارسی کلمه clawed toad
:
نوعی قورباغه که دارای پنجههای میخدار است و به طور معمول در زیستگاههای مرطوب زندگی میکند.