معنی فارسی clawhammer

B1

چکش چنگکی، نوعی چکش که دارای نوک چنگکی است و برای بیرون آوردن میخ‌ها از چوب و کارهای نجاری استفاده می‌شود.

A type of hammer equipped with a claw for pulling nails.

noun
معنی(noun):

A hammer with two prongs protruding back from the head to allow for removing nails from wood.

معنی(noun):

A fingerpicking technique primarily used by banjo players, but also by some guitarists.

example
معنی(example):

او از یک چکش چنگکی برای جدا کردن میخ‌ها از چوب استفاده کرد.

مثال:

He used a clawhammer to remove the nails from the wood.

معنی(example):

چکش چنگکی یک ابزار ضروری برای نجاران است.

مثال:

The clawhammer is an essential tool for carpenters.

معنی فارسی کلمه clawhammer

: معنی clawhammer به فارسی

چکش چنگکی، نوعی چکش که دارای نوک چنگکی است و برای بیرون آوردن میخ‌ها از چوب و کارهای نجاری استفاده می‌شود.