معنی فارسی clayman
B2مجسمه یا شخصی که از خاکرس ساخته شده است.
A figure or sculpture made from clay.
- NOUN
example
معنی(example):
مجسمه مرد خمیری با افتخار در گالری قرار داشت.
مثال:
The clayman sculpture stood proudly in the gallery.
معنی(example):
او یک مرد خمیری برای پروژه هنریاش ساخت.
مثال:
He created a clayman for his art project.
معنی فارسی کلمه clayman
:
مجسمه یا شخصی که از خاکرس ساخته شده است.