معنی فارسی cleanups
A2فعالیت‌های تکراری برای پاکسازی و مرتب‌سازی فضاهای عمومی.
Multiple events aimed at cleaning and maintaining public spaces.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of cleaning or tidying something.
معنی(noun):
Fourth in the batting order; a cleanup hitter.
مثال:
Jones will be batting cleanup in tonight's game.
example
معنی(example):
محله به طور منظم عملیات پاکسازی برای بهبود پارک‌های محلی برگزار می‌کند.
مثال:
The neighborhood regularly holds cleanups to improve local parks.
معنی(example):
سازماندهی پاکسازی‌ها به اعضای جامعه کمک می‌کند تا ارتباط برقرار کنند.
مثال:
Organizing cleanups helps community members connect.
معنی فارسی کلمه cleanups
:
فعالیت‌های تکراری برای پاکسازی و مرتب‌سازی فضاهای عمومی.
