معنی فارسی clear-up
B1عمل پاکسازی و مرتب کردن یک مکان یا بخش.
The process of cleaning or organizing a space.
- NOUN
example
معنی(example):
پاکسازی پارک چندین ساعت طول کشید.
مثال:
The clear-up of the park took several hours.
معنی(example):
یک پاکسازی برای شنبه آینده برنامهریزی شده است.
مثال:
A clear-up is planned for next Saturday.
معنی فارسی کلمه clear-up
:
عمل پاکسازی و مرتب کردن یک مکان یا بخش.